
معمولا افراد در مواجهه با هر پدیده جدید ابتدا حالت دفاعی میگیرند، این عملکردیکی از استراتژیهای ناخوداگاه ذهن است به بیان سادهتر، بشر در مقابل هر پدیده تازهجبههگیری کرده و مقاومت میکند و تا به آن عادت کند بارها و بارها انرژی خود را صرفمقابله و پس زدن آن مینماید بنابراین توجه داشته باشید که در هنگام پیگیری نه سوالاتیکه میشنوید واقعا سوال هستند و نه جوابهایی که میدهید میتواند آنها را مجاب کند دراینجا آنچه به شما در پیشرفت کارتان کمک میکند صرف انرژی، توام با حمایت وهمدردی است.
حالت دفاعی نگیرید اما حرفهای دفاع کنید.
از اینجا کار شما آغاز میشود و آن هم تمرین برخورد موثر، جهت پاسخگویی به اینگونه سوالات عجیب و غریب است باید توجه کرد که در صورتی که نتوانید از پس پاسخگویی موثر به این سوالات برآیید افراد به طور ناخودآگاه وارد یک جدال ذهنی با شمامیشوند و معمولا عکس العمل آنها این است که از پیشنهاد شما رویگردان شده و از این بهبعد دیگر به نظرات و پیشنهادات شما گوش نخواهند داد.
هیچگاه در مقابل دوست خود جبههگیری نکنید و ناراحت نشوید، وظیفه شما ایناست که بدون عصبانی شدن، ناراحت شدن و جبهه گرفتن، در کمال آرامش با جوابهایدرست و منطقی به سوالات او پاسخ دهید و در مقابل امواج منفی وی امواج مثبت ارسالکنید.
به عنوان مثال اگر مشکل دوست شما ترس از پیدا کردن مشتری بود به جای اینکه بیدرنگ پاسخ دهید خوب معلوم است که هر کس میتواند مشتریهایی به این سیستم معرفیکند با وی همدردی کرده مثلا بگویید:
به نکته جالبی اشاره کردی چون من احساس شما را درک میکنم (feel) اتفاقا منهم قبل از ورود به این سیستم راجع به همین مساله و تواناییهای خودم برای انجام این کاربسیار فکر کردم (felt) اما وقتی وارد این Business شدم متوجه شدم برای موفقیت در اینتجارت حمایت سرگروهها نقش عمدهای دارد (found)
شما نیز برای معرفی کردن مشتری به این سیستم از حمایت سرگروهها برخوردار خواهید شد (به دوست خود اطمینان دهیدکه مطمئنا آن شخص از حمایت و آموزش سرگروهها، برای معرفی کردن مشتری به اینسیستم برخوردار خواهد بود).