بازاریاب شبکه ای قانونی -نتورک مارکتینگ-آموزش اصول وفنون بازاریابی شبکه ای

آموزش بازاریابی شبکه ای - صنعت نتورک مارکتینگ-بازاریابی شبکه ای قانونی- mlm-فروش مستقیم-آموزش کسب و کار اینترنتی (کاملا تصویری)

بازاریاب شبکه ای قانونی -نتورک مارکتینگ-آموزش اصول وفنون بازاریابی شبکه ای

آموزش بازاریابی شبکه ای - صنعت نتورک مارکتینگ-بازاریابی شبکه ای قانونی- mlm-فروش مستقیم-آموزش کسب و کار اینترنتی (کاملا تصویری)

رویا پردازی

رویا پردازی

رویا پردازی


فرض کنید که قرار است سه آرزوی شما برآورده شود...

چه آرزوهایی خواهیدداشت؟  

هیجان بیشتر؟ماجراجویی بیشتر؟ آزادی بیشتر؟

پول بیشتر؟زمان بیشتر؟

تفریح بیشتر؟  

 

ادامه مطلب ...

هدف گذاری کنید

هدف گذاری کنید


هدف گذاری کنید

حالا زمانش رسیده که رویاهایتان را به اهداف تبدیل کنید.

رویاپردازی، قوه خیال ما را افروخته و اشتیاق ما را شعله ور می نماید ولی اهداف، مقاصد یا نشان هایی هستند که پیش از تعیین مسیر سفر خود باید آنها را مشخص کنیم. اگر بدانید که باید روی چه چیزی کار بکنید، انرژی هایتان در جهت درست متمرکز شده و شما را در مسیر صحیح نگه می دارد.

مقصود از هدف، رساندن شماست از جایی که هستید به جایی که می خواهید باشید. بنابراین اهداف باید واقع گرایانه باشند. منظورم فراموش کردن رویاهایتان نیست، بلکه منظورم تعیین نشانهای متوالی یا مقاصدی است که آنها را قدم به قدم دنبال کنید. توصیه می کنم اولین اهداف خود را برای تا حداکثر یک سال آینده تعیین کنید. وقتی به این اهداف اول نائل شدید، زمان کافی برای تمرکز بر اهداف جدید خواهید داشت.

اگر در هنگام کار صبور نیستیدبدانید که یکی از اصلی ترین اشتباهات کار آفرینان و همچنین کاسب کارها، ناشکیبایی است. زمانی که برای اولویت بندی صرف می کنید هرگز به هدر نرفته است. یکی از کلید های موفقیت، داشتن نظم و انضباط در مشخص کردن اهداف است.  

 

ادامه مطلب ...

باور کنید که می توانید این کار را انجام دهید

باور کنید که می توانید این کار را انجام دهید

 شما می توانید این کار را انجام دهید


به نقل از هنری فورد:

((چه فکر کنی که می توانی،یا فکر کنی که نمی توانی،در هر دو صورت حق با توست))

به نظر من هم حق با او بود.

باور، سوخت محرک بازاریابی شبکه ای است و قدرت و ضعف شما در کارتان با اندازه ی باورتان متناسب است. شما باید:

  • به کسب و کارتان باور داشته باشید.
  • به شرکتی که با آن همکاری می کنید باور داشته باشید.
  • به فرصت کاری و یا محصولاتی که معرفی می کنید باور داشته باشید.
  • و بالاتر از همه... باید به خودتان باور داشته باشید.  
  •  وقتی به خودتان باور داشته باشید، خود را از بند توقعات و فعالیتهای دیگران آزاد کرده و آماده ی روبه رویی با نوسانات و پیچ و خمهای رشد کسب و کارتان می شوید. عدم اعتماد به نفس، سرعتتان را کم می کند. اگر پیش از شروع، تردیدهای خود را دور بریزید، می توانید سریع تر و روان تر به سوی اهدافتان حرکت کنید.

    گفتن «خودت را باور کن»ساده است ولی بسیاری از ما احساس تردید و بی کفایتی را در خود نگه می داریم، پس اول ببینیم شما باورهای خود را چگونه به دست آورده اید. اغلب باورهای شما در زمان نوجوانی شکل گرفته اند–پیامهای ارسال شده توسط والدین یا افراد مؤثر دیگر در زندگی شما از قبیل هم سن و سالان یا آموزگاران شما. همه ما آنقدر خوش بخت نبودیم که در محیطی فرهنگی بزرگ شده باشیم. جایی که اطرافیانمان اهمیت شکل گیری اعتماد به نفس ما را می دانستند. افرادی که ما را بزرگ کرده اند احتمالاً  پیامهای نادرستی به ما داده اند که ناشی از ضعفهای خودشان یا بازتابی از تزلزل درونیشان بوده است.

    باقی ما، علیرغم  بهره بردن از حمایت عشقی، احتمالاً درشنیدن یا به خاطر سپردن آنچه می خواستیم، سلیقه ای عمل کرده ایم. به دلایل گوناگون، مثلاً چون یکی از آن بچه باحالهای مدرسه نبودیم، شروع کردیم به چسباندن وصله های منفی به خودمان و قبل از آنکه به خودمان بیاییم، این وصله ها در تار و پود ما فرو رفتند و اثر کردند.

    تجربیات گذشته شما هرچه می خواهد باشد، هر وقت که بخواهید می توانید شروع  به پاک کردن لوح خود کنید. شاید زمان ببرد ولی هرقدم مثبت، آنچه را که از دشمن خود گرفته اید نابود می سازد. شما از دشمن خود اینها را گرفته اید: اعتماد به نفس ضعیف و نداشتن حق مسلم برای بهترین بودن و داشتن بهترینها.

    قبل از شروع باید بدانید که باورها از درون شما نشأت می گیرند پس مسئولیت احساس قدرت یا ضعف خود را بپذیرید. به عنوان یک بزرگسال، آزادید که خودتان باورهایتان را شکل بدهید. گذشته ی شما هر چه بوده گذشته. اکنون مهار زندگی شما در دستان خودتان است.

     

    نود درصد همه ارتباطات، گفتگوی درونی است. پخش مکرر نوار منفی درون ذهنتان فقط عمق شیار منفی بافی را در مغز شما بیشتر کرده و توانایی شما را برای دستیابی به اهدافتان نابود میکند. باید نوارهای مثبت هم در ذهنتان پخش کنید.

     

    بانوشتن فهرستی ازصفتهای عالی خودشروع کنید

    مهربانی، همدردی، بینش، صداقت، هوش یاخلاقیت به زمینه هایی توجه کنید که در آنها بهترهستید. فکر کنید که چه والد،  همسر، پسریا دختر، یا دوست مهربانی هستید به اراده، انرژی و تمرکزی فکر کنید که شما را به این نقطه در زندگیتان رسانده است و به همه کارهای خوبی که انجام داده اید. به آغاز سفر کنید و ببینید در زندگی تا کجاها پیش رفته اید.

     

    انتقاد ها را پالایش کنید اگر انتقاد وارد بود از کسی که این لطف را به شما کرده تشکر نمایید (حتی اگر در لحظه انتقاد دلتان می خواهد گوینده را دو دستی خفه کنید!) و آنرا فرصتی برای رشد خود در نظر بگیرید مثلاً فرض کنید به شمامی گویند خیلی تنبل و نمی توانید در بازاریابی شبکه ای موفق بشوید. اول تأمل کنید. شاید مشکل شما تنبلی نباشد.

    تنبلها، کسب و کار خودشان را راه اندازی نمی کنند یا برای تغییر زندگیشان، هدف تعیین نمی نمایند. شاید به خاطر این باشد که فشار زیاد مسئولیت ها و مشکلات حل نشده، انرژی شما را تحلیل برده است. در این حالت یک قدم به عقب برگشته و ببینید چه چیزی در زندگی برای شما مهم است و چه چیزی را باید رها کنید.

    شما، خطاها و لغزشهایتان نیستید. آنها فقط نشانه هستند. تنها افرادی که همیشه کارشان درست است آنهایی هستند که هرگز کار جدیدی انجام نمی دهند و بازی بی خطر می کنند. چه چیزی از این بدتر؟ لیاقت شما، داشتن زندگی پرهیجان تر و کامیابی بیشتر است حتی اگر در این میان، چیزهایی نیز فدا شوند.  

    به یاد داشته باشید که قضاوت دیگران تحت تأثیر شخصیت و تجربیات آنهاست. شما، خودتان هستید: بی نظیر و فوق العاده! شما می توانید هر شخصیتی که می خواهید باشید، هر چه می خواهید داشته باشید و وقتی به خودتان باور داشته باشید، زندگی ای خواهید داشت که فقط در رویاها قابل تصور است.

    اگر در جمعی هستید که در آن، احساس نا امنی می کنید، از آنها فاصله گرفته و در عوض به دنبال افرادی مثبت، پر انگیزه و حامی بگردید. اعتماد به نفس خود را با هر بازخورد و تعریف مثبت که دریافت می کنید بالا ببرید. بدی را از خود دور کرده و خوبی را به جان بخرید تا شور و هیجانتان تقویت شود. آنهایی که شما را سهواً یا عمداً آزرده اند ببخشید و به راهتان ادامه دهید.

     

    یادتان باشد ما افرادی را دوست داریم که ما را دوست داشته باشند پس دیگران را دوست داشته باشید، به احساسات آنها علاقه نشان داده و به زندگیشان توجه کنید در هنگام تعریف کردن، سخاوتمند باشید. خودتان بهترمی دانید که بی تفاوتی، بی اعتنایی و غیبت می تواند چقدر مضر باشد. قبل از دست یابی به اعتماد به نفس، باید شعور و وجدان خود را بیدار کنید.

    از همه مهمتر، یاد بگیرید که میان واقعیت و توهم، تفاوت قائل شوید. مغز ما دو طرف دارد: عقلانی و احساسی. طرف احساسی ما واکنش نشان داده و کمکمان می کند که در موفقیتهای خطرناک، بی معطلی کنیم. گاهی وقتی خطر واقعی وجود ندارد، به طرف احساسی مغزی خود اجازه می دهیم که فشار عصبی الکی ایجاد کند.

    طرف عقلانی ما، کنشگرا است. از آن برای تصمیم گیری و حل مسائل–بیشتر بر پایه منطق و نه احساسی–استفاده می کنیم. وقتی باورهای خود را زیر سوال می بریم از طرف عقلانی مغز خود استفاده می کنیم. بیاموزید زمانی که تحت فشار قرار می گیرید بین این دو طرف تفاوت قائل شوید. سعی کنید فاصله ای بین مشکل و راه حل بیندازید. زمان، روشن کننده ی خوبی است.

    تصمیمی آگاهانه بگیرید که با خودتان همان قدر مهربان باشید که با دیگران هستید وقتتان را به غلتیدن در تجربیات گذشته هدر نداده و در عوض روی شخصیتی که می خواهید بشوید تمرکز کنید. صرفاً به این دلیل که کاری را قبلاً نتوانسته اید انجام بدهید به این معنی نیست که اکنون هم نمی توانید به خودتان بگویید:

    «گذشته ها گذشته. باید امروز را غنیمت بشمارم.»

    اگر نگاهتان به آینه عقب باشد نمی توانید به پیش برانید.

    اگر مشکلات شخصی و جدی دارید، ناامیدنشویدهمه مشکلات شخصی و جدی دارند.

    شاید شنیده اید که میکل آنژ، مجسمه بی نظیر داوود را از دل یک تکه سنگ مرمر بیرون کشید. ولی شاید ندانید که او روی یک سنگ دست نخورده کار نکرده بود. دو سنگتراش دیگر روی آن سنگ، کار کرده بودند ولی چون به نظرشان، سنگ به درد بخوری نبود آنرا دور انداخته بودند. به نظرم میکل آنژ نیز مثل ما می دانست:

    مهم نیست با چه شروع می کنی؛ مهم، این است که از آنچه داری، چه می سازی

    هیچکس،کامل نیست. روی قدرتهای خود تمرکز کرده و هم زمان با ساخت حرفه و زندگیتان، رشد کنید. ضعفها را مشخص کرده و روی آنها کار کنید. تفکر منفی، آنهم بدون نقشه ی مشخص برای بهبود اوضاع، بی فایده و منجر به نابودی است. برای همین به آن فکر گند می گوییم!

     

    خبر خوب اینکه تقریباً همه بازاریابی شبکه ای که دیده ایم، در راه رسیدن به اهدافشان، رشد فردی چشمگیری را تجربه کرده اند. مهم این است که شما نیت کرده اید به پیش بروید. تغییر زندگی شهامت می خواهد. وقتی نتایج یکی یکی خود را نمایان می کنند، اعتماد به نفس هم پیدا می شود. اول شهامت، بعداً اعتماد به نفس.

    خواهید دید که باید قوی باشید زیرا طبیعت بازاریابی شبکه ای چنین است که پیویسته باید خود را درون گود قرار دهیم. ترد شدن، همراه همیشگی این قلمرو است. نمی توانید از تجربه ی خطاها یا شنیدن پاسخ منفی اجتناب کنید ولی با ایمان داشتن به خودتان، می توانید دوران تلخ و شیرین را پشت سر بگذارید.

    شکل گیری اعتماد به نفس سالم، فقط مختص شما نیست. خودباوری شما باید به سازمان در حال رشدتان نیز سرایت پیدا کند. وقتی روی خودباوریتان کار می کنیدنه تنها به خودتان کمک می کنیدبلکه مهارتهایی را شکل می دهید که شما را قادر می سازند به دیگران کمک کنید. هرچه قدرت درونی شما بیشتر باشد، چیزهای بیشتری برای ارائه کردن دارید و احتمال اینکه سازمانی متشکل از افراد وفادار و متعهد بسازید بیشتر می شود.


     

    تابلو مثبت نگری

ادامه مطلب ...

جرا باید هدف‌ خود را نوشت‌؟

جرا باید هدف‌ خود را نوشت‌؟

جرا باید هدف‌ خود را نوشت‌؟

اقدام‌ موثر و عملی‌ برای‌ خلق‌ تصاویر ذهنی‌، نوشتن‌ آنهاست‌. یعنی‌ هر تصویری‌ راجداگانه‌ روی‌ کاغذ نوشته‌ و تشریح‌ کنید یادتان‌ باشد که‌ شما معمار زندگی‌ خود هستیدپس‌ نقشه‌ را از آغاز تا پایان‌ روی‌ کاغذ ترسیم‌ کنید.

هدف‌، مجموعه‌ای‌ از نیازهاست‌.

شما باید برنامه‌ای‌ دقیق‌ برای‌ خرید ماشین‌، خانه‌، ازدواج‌ و حتی‌ آینده‌ فرزندان‌ خودداشته‌ باشید این‌ کار با وجود سادگی‌ از اهمیت‌ خاصی‌ برخوردار است‌، نوشتن‌ اهداف‌ درانجام‌ این‌ تجارت‌ بسیار موثر و ضروری‌ است‌،

 

بعضی‌ از دلایل‌ مکتوب‌ بودن‌ اهدافمان‌عبارت‌ است‌ از:

اهداف‌ باید مکتوب‌ باشد تا بتوانیم‌ طبق‌ آنها، برنامه‌های‌ کوتاه‌ مدت‌ و بلند مدت‌ خود راتنظیم‌ کنیم‌.

با نوشتن‌ اهداف‌ به‌ نوعی‌ تعهدمان‌ به‌ این‌ تجارت و نیز زیرمجموعه‌ هایمان‌ را امضامی‌کنیم‌.

نوشتن‌ اهداف‌ باعث‌ اولویت‌ بندی‌ در کارها خواهد شد.

وقتی‌ اهدافمان‌ را در جایی‌ نگه‌ می‌داریم‌ که‌ همیشه‌ جلوی‌ چشمانتان‌ باشد، از اهدافمان‌انرژی‌ مثبت‌ می‌گیریم‌.

 با پیشرفت‌ کار و رسیدن‌ به‌ اهداف‌، حس‌ خستگی‌ از بین‌ می‌رود.

تمام‌ داراییهای‌ امروز ما، جزو آروزها و رویاهای‌ دیروز ما میباشند، بنابراین‌ با خودتان‌رو راست‌ بوده‌ و اهداف‌ خود را بنویسید، هر چند آنها خیلی‌ کوچک‌ یا خیلی‌ بزرگ‌ باشند.

برنامه ریزی

برنامه ریزی


برنامه ریزی

برای موفقیت خود در آینده برنامه ریزی کنید. بدین ترتیب می توانید تجارت خود را کنترل کنید.

 

هدف گذاری

  1. هر ماه برای خود اهداف مشخصی معین کنید و آن را در تقویم خود یادداشت کنید. برای مثال بنویسید که می خواهید چند نفر را به عضویت شرکت  در بیاورید.
  2. معین کنید درآمد ماهیانه خود را از طریق فروش (توصیه کردن محصولات) و اعضای جدید (اسپانسر شدن) چقدر می خواهید افزایش دهید.
  3. برای خودتان گروه تان اهداف واقع گرایانه ای معین کنید. همیشه گروه‌تان را پیگیری کنید و برایشان ایجاد انگیزه کنید.

برای افزایش درآمد از طریق فروش باید:

  • تعداد کاتالوگ هایی را که در گردش هستند افزایش دهید.
  • بانک اسامی مشاور را افزایش دهید.
  • فهرست اسامی مشتریان را در تقویم تان یا لیست مشتریان احتمالی  تان افزایش دهید.
  • ارتباطات تان را افزایش دهید.
  • افراد جدیدی را دعوت کنید به شرکت بپیوندند.

زمان بندی

زمانی را که صرف تجارت خود و دستیابی به اهداف خودتان و گروه تان می کنید، در تقویم تان مشخص کنید و زمانی را که به این کار اختصاص می دهید کنترل کنید.

برنامه ریزی یعنی هدف گذاری ( چه کارهایی انجام دهیم) و زمان بندی ( چه وقت آنها را انجام دهیم).